ارشاد حسین فاروقی، نخستین و تنها هنرمند معرق روی چوب در هند است که هنر خطاطی روی چوب را ابداع و موفق به دریافت جوایز ملی و بینالمللی خطاطی در این کشور شده است.
وی عنوان میکند: عشق به کلامالله مجید باعث شد حتی در سختترین شرایط مالی و تنگدستی از فروش آثار قرآنی خود صرفنظر کنم.
فاروقی افزود: خداوند همواره با من مهربان بود و هر بار در شرایط سخت قرار میگرفتم، انگار فرشتهای بر من نازل میشد که مرا از فروش آثار قرآنی نفیس خود بیزار میکرد.
آشنایی با خطاطی
فاروقی در شهر «سیکر» در ایالت «راجستان» هند به دنیا آمد و در دوران کودکی با تأثیر گرفتن از کارهای هنری یکی از خویشاوندان نزدیک خود «مستان بابا»، خطاط هندی، به این هنر علاقمند شد.
در دوران نوجوانی فشار تحصیل در دانشگاه باعث رکود علاقه وی به خطاطی شد و فاروقی در سال ۱۹۸۳ پس از فارغالتحصیلی از دانشگاه راجستان، تحصیلات تکمیلی خود را در سال ۱۹۸۴ در رشته روزنامهنگاری به پایان رساند، سپس در دانشگاه خلبانی «جیپور» در ایالت راجستان ثبتنام کرد. اما پس از دو ترم تحصیل و کسب گواهینامه خلبان خصوصی، آرزوی خلبان شدنش به خاطر تنگدستی محقق نشد.
فاروقی مجبور شد برای مقابله با مشکلات مالی به دهلینو نقل مکان کرده و با حقوق اندک در خانه انتشارات روزنامه «دنیای نو» و «دیلی عوام» مشغول به کار شود.
فاروقی علیرغم کار سخت شبانهروزی و بیخوابی، حتی یک پنی در جیب خود نداشت، با این وجود توکل به خدا را هرگز از دست نداد.
ابتکار خطاطی روی چوب برای نخستینبار در هند
فاروقی درحالیکه سخت مشغول کار روزنامهنگاری در دهلی بود و علاقمندی دوران کودکی را با فشار فقر و تهیدستی از یاد برده بود، یک روز به طور اتفاقی نظرش به یک نمایشگاه خطاطی جلب و با دیدن آثار زیبای هنرمندان بار دیگر جرقههای عشق دیرین در او شعلهور شد و از آنجایی که همواره تغییر و ابداع را میپسندید، در ذهن خود دنبال جایگزینی برای خطاطی روی کاغذ بود و طولی نکشید که سبک مدرن خطاطی روی چوب را برای نخستینبار در هند پایهگذاری کرد.
وی تصمیم گرفت، ابتدا اصول خطاطی روی کاغذ را یاد بگیرد و در آکادمی «غالب دهلوی»(میرزا اسدالله بیگ خان، مشهور به میرزا غالب یا غالب دهلوی از شاعران و نویسندگان پارسیگوی و اردونویس سده سیزدهم هجری در شبهقاره هند بود) در دهلینو برای یادگیری خطاطی اردو نامنویسی کرد و در مدت دو سال توانست خطاطی اسلامی را فرا گیرد.
اسماءالحسنی؛ اولین اثر معرق
فاروقی اولین اثر خود را در قالب «سراحی»(کوزه آبخوری) به ۹۹ اسم خداوند مزین کرد.
در کل خطاطی اسلامی یک هنر دو بعدی است اما کار روی چوب باید بهصورت سه بعدی انجام شود و فاروقی تنها کسی بود که توانست این هنر را از شکل ساده شروع و تا شکل پیچیده آن ارتقاء دهد.
دریافت جایزه ملی خطاطی
بعد از مدتها سرانجام خورشید موفقیت بر آثار فاروقی تابیدن گرفت و وی در سال ۲۰۰۹ توانست جایزه ملی و جایزه «مولانا قاضی سجاد حسين»(شخصيتی كه سفرهايی به كشورهای مختلف از جمله ايران داشت و به مدارج علمی اديب كامل و اديب فاضل نائل شد و آثار بیشماری را ترجمه کرد كه در اين خصوص گلستان و بوستان سعدی، اخلاق محسنی، ديوان حافظ و مثنوی مولانای روم را میتوان نام برد) از آن خود کند.
فاروقی در این باره گفت: «جایزه ملی گرچه نشانه استعداد و توانمندی من در خطاطی است اما این لطف خداست که به دستهای گناهکار من توانایی خلق چنین آثاری را داده است».
وی بعدها موفق به دریافت چندین جایزه معروف دیگر از جمله «جایزه سالانه بنیاد ماهارانا میوار»، «جایزه بنیاد اسیم آشا» و «جایزه تاگور» شد.
وی معتقد است که خطاطی روی چوب سبک مدرنی است که در آن با توجه به ماهیت چوب، کلمات بدون نقض قوانین خطاطی تغییر داده شده و کندهکاری میشوند و تمام این کندهکاریهای هندسی بر اساس اصول تعادل قرار دارند.
شاهکارهای قرآنی
آثار قرآنی معرق فاروقی همراه با سنگهای جواهر و طلاکاری به شرح زیر است:
ـ معرقکاری دو بعدی و سه بعدی سوره مبارکه «الفاتحه» با سبک «ثلث» که در طرح آن عشق عمیق به وطن نمودار است.
ـ معرقکاری «آیةالکرسی» به سبک «دیوانی»
ـ معرقکاری سورههای مبارکه تین، انشراح، کوثر، قریش و اخلاص
ـ طراحی اسماء الهی «حق»، «هو»، «حی»
ـ طراحی بیش از صد آیه قرآن کریم و اسماءالحسنی به سبکهای مختلف خطاطی اسلامی
آثار ارشاد فاروقی در نمایشگاههای ملی و بینالمللی متعدد از قبیل نمایشگاه عمان، بنگلادش و بانکوک به نمایش گذاشته شده است.
وی این روزها سخت درگیر کار روی سبکهای مختلف خطاطی اسلامی مانند کوفی، ثلث و دیوانی است.
فاروقی قصد دارد، مؤسسهای برای آموزش و یک نمایشگاه دائمی برای احیای سبک مدرن معرق تأسیس کند.
وی به دولت هند پیشنهاد داده است نمایشگاههای خطاطی را در نقاط مهم پایتخت برگزار کند تا آگاهی عموم در مورد این سبک نادر افزایش یابد.
فاروقی هدف نهایی هنر خطاطی روی چوب را انتشار پیام «صلح، برابری، برادری و اتحاد» عنوان میکند و معتقد است که این ارزشها بهویژه در عصر جدید که آمیخته با نفرت، جنگ و بحران است، ضرورتی غیرقابل انکار است.