ساکنان شهر گل و گلاب(کاشان) او را با جلسات قرآنش که بیش از ۲۰ سال است، بدون وقفه برگزار میشود، به خوبی میشناسند. جلسهای که شاید از معدود جلساتی باشد که صوتمحور است، یعنی بیشتر بر روی صوت شرکتکنندگان در جلسه کار میشود تا پس از آن، آنها با انگیزه بیشتری به دنبال لحن و تجوید بروند.
«مهدی رحیمی» در سال ۱۳۴۹ در خانوادهای مذهبی و علاقهمند به قرآن در کاشان متولد شد. او به دلیل علاقه مادرش به فعالیتهای قرآنی به این عرصه ورود پیدا کرده است. رحیمی در ابتدای دوران زندگیاش و در مقاطع تحصیلیاش با لکنت زبان همراه بود، اما به گونهای معجزهآسا هنگامی که به قرائت قرآن حتی به صورت معمولی میپرداخت، این مشکلش برطرف میشد به گونهای که انگار اصلاً چنین اختلالی را در تکلمش دچار نبوده است.
رحیمی میگوید: «این اختلال در تکلم به اندازهای بود که حتی نمیتوانستم به راحتی با دیگران صحبت کنم، اما در عین ناباوری هر بار که قرآن را میخواندم، برطرف میشد».
او دارای تحصیلات آکادمیک کارشناسی شیمی و کارشناسیارشد مهندسی متالوژی است و علاقهمند به ادامه تحصیل در رشته علوم قرآنی در مقطع دکتری است. رحیمی درباره حرفه اصلیاش میگوید: «در حال حاضر مدرس دانشگاه آزاد واحد کاشان است. همچنین شرکتی را در زمینه مواد غذایی با عنوان «فدک زنان» تأسیس و راهاندازی کرده است که بیشتر فعالیت آن شرکت در زمینه امور خیریه است».
حضور در جلسات قرآن از ۱۰ سالگی
رحیمی که فرزند اول خانواده است، دارای دو خواهر و یک برادر است. او با اشاره به اینکه از همان ۱۰ سالگی در جلسات قرآن شرکت میکرده است، ادامه میدهد: «هر وقت که قرآن خوانده میشد و صدای آن را میشنیدم، احساس خاصی پیدا میکردم، توجهام به آن آیات جلب میشد و حالت حزن بهم دست میداد و صدای قرائت قرآن را خیلی دوست داشتم به گونهای که از خود بیخود میشدم».
این مدرس قرآن با اشاره به بیوگرافی مختصری از زندگیاش، میافزاید: «سپس از سوی خانوادهام برای فراگیری روخوانی، روانخوانی و تجوید قرآن نزد اساتید قرآن آن روز رفتم و سپس موفق به حفظ کل قرآن شدم و پس از آن با آشنایی با اساتید و پیشکسوتان قرآنی چون؛ محمود لطفینیا، سیدمحسن خدامحسینی و سیدمحسن موسویبلده در زمینه قرائت و فن قرائت پیشرفت کردم و مدتی نیز در گروه تواشیح «کوثر» اصفهان با اساتیدی چون غلامرضا شاهمیوه و سایر دوستان بودم».
او که یکی از خواهرانش نیز به مانند خودش حافظ کل قرآن کریم است، از طریق حضور در جلسات سنتی مسجد محله با عنوان «آقابزرگ» کاشان که با مربیگری استاد مرحوم یزدانی برگزار میشد، قرائت قرآن را فراگرفته است و سپس با حضور در جلسات استاد لطفینیا نیز آن را تکمیل کرده است.
رحیمی میگوید: «حدود ۲۰ ساله بودم که به قرائت و فنون قرائت قرآن اشراف پیدا کردم و پس آن طی مدت هفت سال قرآن کریم را حفظ کردم، اما حفظی که با توجه به مفهوم قرآن بوده است و بخاطر همین عجلهای به حفظ کل قرآن در مدت زمان کوتاهتری نداشتم، بهتر بگویم مسابقهای حفظ نکردهام».
این حافظ کل قرآن، اظهار میکند: «خاطرم است که حدود سال دوم دانشگاه بهدلیل علاقه شخصی به صورت مفهومی به حفظ قرآن پرداختم، دوست داشتم بتوانیم در هنگام تدریسم از آیات و ترجمه آنها استفاده کنم، لذا به دنبال حفظ قرآن رفتم چون از سن ۱۷ سالگی جلسه قرآن داشتم، بنابر این به دنبال حفظ مفهومی آیات قرآن رفتم که الحمدالله، تاکنون نیز در کلاسهایم چه در دانشگاه و چه سایر مکانها و محافل، از آن استفاده کردهام».
او که به جد معتقدست به دلیل حضور در مسابقه قرآن و با ارائه نمایشی محفوظاتش به این عرصه ورود پیدا نکرده است، بلکه میخواستم مفاهیم را به قرآنآموزانم منتقل کنم، درباره روش و نحوه حفظش اظهار میکند: «در ابتدا، هفتهای پنج آیه را به همراه مراجعه به سه تفسیر المیزان، نمونه و منهجالصادقین حفظ میکردم به گونهای که اگر مطالب جدیدی را میدیدم، یادداشت میکردم به گونهای که حدود دو سال و تا ۲۲ سالگی به این صورت به حفظ آیات قرآن میپرداختم و پس از آن که تا حدودی آشنا شده بودم، روزی یک صفحه را حفظ میکردم تا اینکه به مدت هفت سال و پس از مقطع ارشدم به حفظ کامل قرآن نائل شدم».
رحیمی که با استفاده از همین مفاهیم و با استناد به آیات بارها و بارها در سخنرانیها، نگارش مقاله و هنگام تدریس بهره گرفته است و شاید استفاده از هر کدام از این آیات برای او تداعیکننده خاطرهای باشد، عنوان میکند: «خاطرم هست حتی برای فراگیری فن تلاوت قرآن به جلسه قرآن استاد خدامحسینی که در مسجد ابوذر تهران برگزار میشد، میرفتم چون او تنها استاد لحن کشور در آن زمان بود که جلساتش مفهومی بود و من این فاصله ۳۰۰ کیلومتری را از کاشان به تهران برای حضور در کلاسهای او طی میکردم. حدوداً ۲۵ یا ۲۷ سال داشتم و گاهی هم به دلیل برخی از مشکلات کلاس تشکیل نمیشد و دست خالی به کاشان باز میگشتم، اما هیچ کدام از اینها موجب نمیشد که در جلسه بعدی حضور پیدا نکنم، بلکه در ادامه این راه مصرتر میشدم».
شرکت در کلاسهای استاد موسویبلده
او حتی به مدت یک سال در کلاسهای استاد موسویبلده که در داراتحفیظ خیابان ایران تشکیل میشد برای فراگیری تجوید قرآن حضور پیدا میکرد. هنگامی که از او درباره نخستین تدریسش میپرسم، میگوید: «من از ۱۷ سالگی جلسه قرآن داشتم. معتقدم قاری قرآن در همه جا هست، اما معلم قرآن، کم است، بهتر است اینگونه بگویم، یک قاری برای یک محله بس است، اما ۱۰ معلم برای یک محله، کم است. چگونه هست که در سطح شهرها پزشک داریم باید همینطور هم معلم قرآن داشته باشیم او درمان جسم را انجام میدهد و دیگری درمان روح را انجام میدهد. معلم قرآن برای ترمیم روح و روان و باطن مردم لازم بلکه ضروریست و حال آنکه قاری تنها به تلاوت آیات میپردازد و مربی و معلم قرآن به تربیت افراد».
رحیمی که طبقهای از منزلش را به برپایی کلاسهای قرآن اختصاص داده است، میافزاید: «هفتهای چهار شب، پذیرای متعلمان هستم که این قرآنآموزان از تمام گروههای سنی هستند. رشتههای مختلف قرآنی به ویژه صوت و لحن را به آنها آموزش میدهم. احساس میکنم اگر در خانهها، در سطح محلهها و خویشاوندان و آشنایان معلمهای قرآن زیاد شوند، پس توجه به قرآن نیز زیاد میشود».
او ادامه میدهد: «اولین جلسات قرآنم را در همان سن ۱۷ سالگی در مسجد محلهمان «ملافتح الله شریف» تشکیل دادم که حتی یادم هست دوران دفاع مقدس بود که رژیم بعثی عراق نیز بمبی نیز نزدیکیهای مسجد زد که ما کلاسهایمان را بدون روشنایی و برق برگزار میکردیم. اکثر شرکتکنندگان در آن جلسه به جبهه رفتند و حتی چند نفر از آنها شهید شدند، هنوز هم جایشان خالیست، اگر آنها بودند، قطعا معلمان و قاریان قویای شده بودند، مانند شهیدان محمدرضا طحانی، قپانی، شهید محمدرضا رضائیان و…».
رحیمی که حدود ۲۴ سال است که از جلسهداری سنتی قرآنش میگذرد، میگوید: «پس از حدود پنج سال از تشکیل آن جلسه اولیه، مسجدی را با همکاری تعدادی از دوستان و بچههای پایگاه بسیج مسلمبن عقیل کاشان ساختیم، البته محل آن مکان برای فعالیتهای قرآنی، وقف شده بود اما بلااستفاده مانده بود که بچهها با هزینه شخصی این مسجد را بنا کردند که حدود ۲۰ سال است در آنجا بیشتر شبهای هفته جلسات قرآن تشکیل میشود، این مسجد با عنوان مسجدالقرآن است که داخل بازار کاشان است».
وی درباره بکارگیری مفاهیم قرآن در محیط کارش و میزان اثرگذاری آن، عنوان کرد: «قرآن، خودش انسان را شاد و فعال میکند. هنگامی که قرآن وارد زندگی افراد میشود، میتوان خوب فکر کرد و هم خوب عمل کرد، مدارج علمی مهم نیست. هنگامی که برای انجام فعالیت به خارج از کشور میرفتم و سایر دوستان متوجه میشدند که من حافظ قرآن هستم، برایشان جالب بود و برخی اوقات نیز با اجازه کارفرماها و مدیرعاملها، بخشی از کار را تعطیل میکردیم و به سراغ فراگیری مفاهیم قرآن میرفتیم».
رحیمی با اشاره به جلسه قرآن کارگری که حدود هشت سال طی دهه ۷۰ تا ۸۰ در کارخانجات ذوب آهن و ریختگری تشکیل داده بود، میگوید: «پس از اتمام کار، این جلسه قرآن را برای کارگران تشکیل میدادم و حتی با اجازه مدیریت کارخانه مقرر شد که اگر فردی جزئی از قرآن را حفظ کند، درصدی به حقوقش اضافه شود و همین امر موجب شد که تعدادی از کارگران وارد عرصه حفظ قرآن شوند، اما حتی به نقطهای میرسیدند که این مطلب را برای اینکه درصدی به حقوقشان اضافه شود، نمیگفتند».
عدم حضور در مسابقات طی ۲۰ سال
وی در پاسخ به این سؤال که همراهی با قرآن چه میزان در فعالیتتان مؤثر است، ادامه میدهد: «بکارگیری قرآن در محیط کار، مؤثر است. بخاطر اینکه قرآن خودش انسان را شاد و فعال میکند. دلم میخواست به این نقطه برسم که در زندگی خوب فکر کنم و هم خوب عمل کنم که الحمدلله با همراهی قرآن تا حدودی به اینجا رسیدهام».
این استاد قرآن با اشاره به اینکه چون به دلیل کارم به خارج از کشور سفر میکردم، برای آنها هنگامی که متوجه میشدند، حافظ قرآن هستم جالب بود، اضافه میکند: «هیچ وقت نشد که بخاطر این عنایت خداوند، اظهار فخر کنم، بلکه معتقدم باید افراد در عمل نشان دهند که چه میزان پیرو قرآن و آموزههای آن هستند و حتی با اجازه بالادستیها و کارفرماها و مدیرعاملها در محیطهای کار جلسات قرآنی با رویکرد توجه به مفاهیم قرآن برپا میکردم».
او که حدود ۲۰ سال از سالهای ۷۰ تا ۹۰ به دلیل آسیبدیدگی حنجرهاش به دلیل تمریناب بیش از حد قرآن، توفیق کمتری برای حضور در مسابقات را داشته است، عنوان میکند: «رتبه نخست در رشته ترتیل مسابقات قرآن اساتید دانشگاه آزاد طی سال ۸۹، کسب مقام دومی در مسابقات کارگری کل کشور در رشته قرائت، رتبه اول در رشته قرائت تحقیق و حفظ یک جزء مسابقات سپاه در سطح کشور و رتبه دوم رشته قرائت در مسابقات سازمان اوقات و امور خیریه استان اصفهان را بدست آوردهام».
رحیمی طی این سالهای که تارهای صوتیاش آسیب دیده بود، بیشتر از گذشته به امر تدریس قرآن میپرداخته است تا اینکه با توسل به امام رضا(ع) و با کمک اهلبیت(ع) شفا پیدا کرد.
او که طی سال ۷۶ ازدواج کرده و ثمر آن دو دختر بنامهای مطهره ۱۴ ساله و محدثه ۵ ساله است، میگوید: «دختر بزرگترش مطهره تا حدودی در زمینههای ترتیل و تجوید قرآن تبحر دارد به گونهای که رتبه اول دانشآموزی را در سال ۹۳ کسب کرده است. همچنین او حفظ را به صورت پیوسته انجام داده است به گونهای که تا چند جزء از قرآن کریم را حفظ کرده است. همسرم نیز حدود هشت جزء از قرآن را حفظ کرده است».
رحیمی که جلسات سیار قرآن در منازل دارد، مؤسسه حاملان وحی را با اخذ مجوز از تبلیغات اسلامی طی سال ۸۰ راهاندازی کرده است که مهد کودک قرآنی نیز با مجوز فرمانداری و آموزش و پرورش کاشان برای سنین سه تا شش سال با عنوان مهد قرآن نور مبین راهاندازی شده و حدود چهار سال است که کلاسهایی برای بانوان بزرگسال در این مؤسسه برپا میکند. این مؤسسه دارای دو شعبه یکی در مسجدالقرآن و دیگری در دفتر مرکزی شعبه واقع در طبقه دوم منزل این استاد است.
وی میگوید: «در جلسات بیشتر سعی میشود تا بر روی طرز قرائت و تولید صوت شرکتکنندگان در جلسه کار شود چون معتقدم اگر روی صوت کار شود، سپس آنها به لحن و تجوید با انگیزه بیشتری وارد میشوند چون ماندن و نماندن در قرائت قرآن در گرو استفاده صحیح از دستگاه تکلم است».
این مدرس قرآن در خصوص دیدارهایی که با مقام معظم رهبری داشته است، اظهار میکند: «در دیدار جامعه قرآنی با مقام معظم رهبری که در روزهای اولیه ماه مبارک رمضان است، حضور داشتم. تجلی قرآن را در ایشان دیدم. هیچ مسئولی نیست که به اندازه ایشان به قرآن اهمیت بدهد».
رحیمی در پایان به به قرآنیان توصیه میکند: «جامعه قرآنی اگر مسابقه محوری را کنار بگذارد، بهتر است، یعنی بجای اینکه قرآن را در مسابقات و براساس آییننامهها اجرایی کنند، قرآن را در زندگی، نشست و برخاستها، کارها و فعالیتهایمان قرار دهیم؛ چرا که در مسابقات میان تعدادی از شرکتکنندگان تنها چند نفری انتخاب میشوند که این چیزی را مشخص نمیکند و بهتر است قرآن را همگانی کنیم و آن را در کار، زندگی اجتماعی و شخصیمان بیاوریم. این رنجآور است که در عرصه قرآن تنها بخاطر حضور در مسابقات ورود پیدا کنیم».
منبع : ایکنا