کوثری که زلال بچگی‌اش را با قرآن سپری می‌کند/ رقابتی دخترانه میان سه خواهر

خانواده شهسواری، دارای سه فرزند و هر سه نیز حافظ قرآن کریم هستند. حسین شهسواری، پدر خانواده، متولد ۱۳۵۶ است که دارای تحصیلات حوزوی و مشغول به فعالیت در بخش اداری حوزه مروی است که همراهی پدر با علوم دینی به عنوان سکان‌دار خانواده، بطور قطع زمینه گرایش فرزندان را به قرآن فراهم کرده است، هر چند پرواز کردن در این آسمان معنوی نیازمند همراهی دو بال است.
مهدیه مهدویان دیگر بال پرواز این فرزندان در این فضاست. مادری که توجه به لقمه حلال، استماع و مؤانست مداوم قرآن کریم در دوران بارداری و شیردهی و برخورداری از سایر صفات پسندیده که با الگوگیری از زندگی صدیقه طاهره(س) است توانست آرزوی خود را در فرزندانش فاطمه ۹ساله، زهرای ۸ ساله و کوثر ۶ ساله محقق کند.
کوثری که از چهارسالگی از طریق گوش سپردن به طنین مداوم آیات نورانی قرآن کریم در فضای خانه و آموزش مستمر قرآن مادر با خواهرانش، ۲۴ صفحه از این مصحف شریف را حفظ می‌کند.
او که صحبت‌هایش را با آیه «رَبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِي مِنْ لَدُنْكَ سُلْطَانًا نَصِيرًا» آغاز می‌کند درباره نحوه آشنایی‌اش با قرآن کریم اینگونه می‌گوید: «از چهارسالگی حفظ قرآن را آغاز کردم آن هم هنگامی که مادرم تک تک آیات قرآن را برای حفظ فاطمه و زهرا با آنها کار می‌کرد».
این را می‌توان، مهم‌ترین دلیل جذب کوثر به قرآن دانست به گونه‌ای که او گوی سبقت را در حفظ کل از خواهرانش ربوده است، هر چند پس از آنها به این امر اقدام کرده بود.
مادر و پدری که ندای مقام معظم رهبری را مبنی بر تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن بارها و بارها شنیده‌اند و سعی کردند تا به این پیام رهبری لبیک بگویند و سهم خود را هر چند کم در این زمینه ادا کنند و خداوند را شاکرند به خاطر دارا بودن سه فرزند حافظ قرآن و خود را خادم آنها می‌دانند.
مادر کوثر ادامه دهد: «هنگامی که فاطمه(فرزند اولم) را باردار بودم، ۱۱ بار قرآن را ختم کردم یعنی همیشه قرآن بامن همراه بود و بیشتر اوقاتم را مشغول خواندن قرآن بودم و بیشتر، نوای قرآن در خانه پخش بود و حتی هنگامی که در دوران شیردهی بودم».

او درباره کلاس‌های آموزش قرآن دخترانش، می‌گوید: «فاطمه از چهارسالگی به کلاس‌های جامعةالقرآن بردم که با آنها حفظ موضوعی به روش اشاره کار می‌شد و زهرا را نیز به آنجا بردم. هنگامی که فاطمه و زهرا به مدرسه می‌رفتند به دلیل درگیر شدن آنها با درس و تکالیف مدرسه، سرعت حفظ قرآنشان کاسته شد و از سوی دیگر برای کوثر نمی‌توانستم زیاد وقت بگذارم و می‌‌گفتم او فعلا بچه‌ است و مشغول بازی‌ است».
هنگامی که از کوثر می‌پرسم از چه سوره‌ای حفظت را آغاز کرده‌ای؟ ادامه می‌دهد: «من یک جزء از قرآن را با همین تکرارهای مکرر حفظ کردم، حتی اشتباهات خواهرانم را در هنگام قرائت قرآن می‌گرفتم تا اینکه فاطمه به مادرم گفت «کوثر می‌تونه به خوبی قرآن قرائت کنه!»».
مادر جمله فرزند را تکمیل می‌کند و می‌گوید: «پس از گفتن فاطمه، متوجه شدم که او تا صفحه ۲۴ قرآن، براساس تکرارهای ما و فاطمه و زهرا حفظ شده است هر چند در آن هنگام نیز آیات را زودتر از خواهرانش برایم می‌خواند و یا اشتباهات آنها را می‌گرفت، اما دقت نکرده بودم و پس از گفتن فاطمه چند روزی به کارهای کوثر دقت کردم تا اینکه دیدم بله او خودش مشغول تکرار آیاتیست که حفظ کرده است از بس آنها را شنیده بوده».
این حافظ شش‌ساله قرآن درخصوص روش حفظش می‌گوید: «حفظم را از طریق قلم قرآنی با تلاوت مرحوم محمدصدیق منشاوی و محمدحسین سبزعلی انجام دادم. هنگامی که آیه اول را حفظ می‌کردم و به آیه دوم می‌رسیدم و آیه دوم را نیز حفظ می‌کردم، سپس از آیه اول برای مادرم می‌خواندم به همین روش یک صفحه قرآن را حفظ کردم».

او که حفظش را از سوره مبارکه حمد و از جزء اول آغاز کرده است، روزهای اول چند خط، سپس نیم صفحه و بعد از آن یک صفحه و سپس دو صفحه از آیات کلام الله مجید را حفظ کرده است تا اینکه توانست طی مدت دو سال، تمامی قرآن را حفظ کند.
هنگامی که از او درباره حفظ قرآن با وجود ناتوانایی خواندن می‌پرسم، می‌گوید: «حفظ قرآن از طریق شنیداری و آشنایی چشمش با آیات قرآن، اصلا سخت نبوده است».
مادر وی اظهار می‌کند: «در حال حاضر، کوثر خودش می‌تواند حروف الفبا را بنویسد با وجود اینکه چیزی به او در زمینه نوشتن و خواندن آموزش ندادم. کوثر خیلی دوست داشت از خواهرانش جلوتر باشد و هنگامی که می‌دید آنها یک صفحه بیشتر از او حفظ هستند، از آنها می‌خواست صبر کنند تا به آنها برسد. حس رقابت در کوثر بسیار زیاد است».
کوثر با اشاره به اینکه در حال حاضر فاطمه، حافظ ۱۴ جزء و زهرا حافظ ۹ جزء از قرآن هستند، ادامه می‌دهد: «بعد از اینکه فاطمه به مادرم گفت «من به خوبی قرآن را تلاوت می‌کنم» و حتی اشتباهات قرائت‌های فاطمه و زهرا را می‌گرفتم، مادرم من را به جلسات استاد سبزعلی برد و از کلاس‌های او استفاده می‌کنم».
مهدویان صحبت‌های فرزندش را اینگونه ادامه می‌دهد و می‌گوید: «هنگامی که با استاد سبزعلی درباره علاقه کوثر به حفظ قرآن صبحت کردم او گفت کوثر علاقه‌ و استعداد در زمینه حفظ قرآن دارد و او را به جلسات، بیاور. همین موجب تشویق و ترغیب کوثر برای حضور در جلسات قرآن استاد سبزعلی که برای آقایان برگزار می‌شود، شد».
وی بیان می‌کند: «کوثر به اتفاق پدرش روزهای یکشنبه، دوشنبه و سه‌شنبه‌ها در جلسات او که در خیابان ایران، خیابان اول نیروهوایی و یا حسینیه بنی‌فاطمه چهارراه سرچشمه تشکیل می‌شود حضور پیدا می‌کند و حتی بعضا نیز در کلاس‌ها سایر اساتید قرآن چون سعید طوسی و سعید حاجیان شرکت می‌کند».
پدر کوثر با اشاره به نحوه کلاس‌داری خوب استاد سبزعلی در ایجاد انگیزه و تشویق برای حضور نوجوانان و کودکان در کلاس‌هایش می‌‌گوید «من کلاس‌های اساتید گوناگون قرآنی را شرکت کرده‌ام اما کلاس‌داری استاد سبزعلی بسیار خوب است، چون از اساتید قرآنی است که دارای جلسات متعدد قرآنی طی هفته است و نحوه کلاس‌داری را می‌داند، تشویق بی‌نظیر استاد برای جذب خردسالان، فوق‌العاده است».

وی می‌گوید: «پس از اینکه از کار به منزل می‌آیم، کوثر آماده است برای اینکه او را به جلسات قرآن ببرم». مادرش خنده‌ای می‌کند و ادامه می‌دهد: «سخت‌ترین تنبیه برای کوثر این است که بگوییم امروز کلاس‌ نمی‌رویم».
کوثر مشغول بازی‌های کودکانه‌اش با صندلی و میز کنفرانس در حین گفت‌وگوی من با مادر و پدرش است، مادرش درباره نحوه آشنایی خانواده شهسواری با جلسات استاد سبزعلی می‌گوید: «من از طریق تلویزیون برنامه حنانه خلفی را با استاد سبزعلی دیدم و این شد که تازه متوجه شدم، دختر به سن تکلیف نرسیده می‌تواند در جلسه آموزش قرآن آقایان شرکت کند».
شنیده بودم خانواده شهسواری نیز جلسه‌ای با حجت‌الاسلام حشمتی، معاونت قرآن و عترت ارشاد داشته‌اند، از مادر کوثر درباره موضوع این جلسه و چگونگی آشنایی معاونت قرآن و عترت با این خانواده پرسیدم، می‌گوید: «وی احتمالاً از طریق کارمندان و یا یکی از برنامه‌های کوثر با ما آشنا شده‌اند و طی این جلسه ما را تشویق کرد در حال حاضر که حفظ وی به اتمام رسیده است به روی ترجمه قرآن برویم».
مهدیه مهدویان ادامه می‌دهد: «تحقیق کردم که مؤسسه‌ای باشد که هم کوثر به تثبیتش برسد و در کنار آن نیز به ترجمه قرآن بپردازد که مؤسسه صهبای ملکوت را به ما معرفی کردند و در حال حاضر کوثر حدود یک ماهیست که از شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۸ تا ۱۳ در کلاس خانم ندرخوانی شرکت می‌کند و همراه با تثبت قرآن، کار ترجمه و مفاهیمش را پیش می‌برد».
این حافظ شش ساله قرآن، حتی موجب تشویق پدرش برای حضور بیشتر در جلسات قرآن شده است به گونه‌ای که پدر هنگامی که از کارش به منزل بازمی‌گردد کوثر آماده است تا به اتفاق پدر به یکی از جلسات آموزشی اساتید قرآن برود و ساعت‌ها در آن حضور داشته باشند و حتی در ماه مبارک رمضان وی به همراه پدر تا نیمه‌های شب در این جلسات قرآن اساتیدی چون حسن ربیعیان، محمدحسین سبزعلی شرکت می‌کند که حتی خیلی از خردسالان با دیدن کوثر، حافظ قرآن شدند و یا حفظشان را به پایان رساندند چون فاطمه بختیاری و … .
کوثر حتی با حضورش در کلاس‌های ترجمه و مفاهیم قرآن مؤسسه صهبای ملکوت، موجب تشویق خواهرانش برای توجه به مفاهیم قرآن شده است، مادرش می‌گوید: «هنگامی که کوثر از کلاس به خانه بازمی‌گردد، فاطمه دفتر لغاتی که معلم کوثر برایش نوشته است از او می‌گیرد و با زیرکی کودکانه‌اش و کنجکاوی دانستن معانی و مفاهیم کلامات قرآن، می‌گوید معلمت زیاد خوش خط ننوشته است، من برایت در این دفتر به خوبی یادداشت می‌کنم. حتی فاطمه از من می‌خواهد هنگامی که ترجمه‌ها را از کوثر می‌پرسم از او نیز بپرسد تا مبادا لحظه‌ای از کوثر عقب بی‌افتد».
بیان رقابت شیرین و سالم این سه خواهر برای رسیدن زودهنگام به خط پایان در زمینه فراگیری قرآن از زبان مادر و پدر، به ذهنم این گونه‌ متبادر می‌شود که گویا مهجوریت قرآن در میان این خانواده معنایی ندارد و آنها با فراهم کردن شرایط زندگی ساده و بی‌آلایش و با وجود برخورداری از علم روز و بهره‌مندی از وسایلی چون گوشی‌های هوشمند، لپ‌تاپ و پلی‌استیشن عدم بیگانه بودن با دنیای مجازی و… اما وقت خود را صرف فراگیری این معجزه جاوید کرده‌اند که به طور قطع سرمایه‌گذاری کردن در این زمینه همراه با سعادت دنیا و آخرت است.
پدر که حرف مادر را تکمیل می‌کند و تأکید بر خواندن کوثر از روی روزنامه، کتاب و … دارد و می‌گوید: «کتابخانه‌ای پر از کتاب‌های کودکانه در خانه ماست که کوثر می‌تواند تمام آنها را بخواند. می‌توانم بگویم یکی از علاقه‌مندی او خرید کتاب‌ و خواندن آنهاست که این هم از عنایت خداوند است».
مادر ادامه می‌دهد: «دوستی کوثر با حنانه خلفی و فاطمه بختیاری موجب حضور پررنگترش در جلسات قرآن شد به گونه‌ای که آنها به عشق همدیگر هر شب ماه مبارک رمضان به جلسات قرآن استاد سبزعلی می‌رفتند چون کلاس‌ این استاد اصلاً خسته‌کننده نیست».
کوثر که جمع کردن پاهای کوچکش بر صندلی حکایت از خستگی‌اش می‌کند، در خصوص بازی مورد علاقه‌اش می‌گوید: «استپ هوایی و وسطی را دوست دارم».
مادرش گفته‌اش را تکمیل می‌کند و ادامه می‌دهد: «کوثر، بازی می‌کند، اما نه خیلی زیاد. چون یاد گرفته وقتش را مدیریت کند مثلا هنگامی که خسته می‌شود به او می‌گویم یک ربع بازی کن، نیم ساعت کارتون ببین و … و همین موجب شده که کوثر خودش یاد بگیرد و از وقتش نهایت استفاده را بکند و هنگامی که نیاز دارد بازی کند و یا به تماشای تلویزیون بنشیند».
وی با وجود اینکه کوثر بیشتر وقتش را در کنار قرآن می‌گذراند، اما به بازی‌های گوشی‌های موبایل آگاه است و اظهار می‌کند: «حتی در خانواده به او مهندس موبایل نیز می‌گویند، اما یاد گرفته وقتش را مدیریت کند مثلا هنگامی که خسته می‌شود یک بازی کوتاه با لپ‌تاپش می‌کند و بعد آن را کنار می‌گذارد».
پدرش تأکید می‌کند: «بچه‌ها را باید از بچگی مدیریت کرد. هنگامی که پدر و مادرها به دلیل اینکه می‌خواهند به کارهای خودشان برسند به دست فرزندانشان تبلت می‌دهند آن هنگام او نیز می‌رود در گوشه‌ای، صبح تا شب مشغول بازی با آن وسیله می‌شود و یا اگر تلویزیون روشن کنید، کودک نیز تا پایان شب پای آن می‌نشیند و … که این اشتباه است».
از والدینش درباره نگرانی از خسته شدن فرزندانشان از حفظ قرآن به ویژه کوثر می‌پرسم، بالاتفاق می‌گویند: «خود کوثر علاقه‌مند به فراگیری قرآن است، خودش برخی از روزها حتی ۱۲ ساعت مشغول فراگرفتن قرآن است. جلسه استاد سبزعلی را دوست دارد و اینکه مبادا استاد سؤالی کند و او نتواند پاسخ دهد، لذا همیشه آمادگی کاملی برای این امر دارد».

او که تثبیتش را تا سوره یونس انجام داده است مادرش با افتخار از زندگی ساده‌شان می‌گوید و ادامه می‌دهد: «عشق ما این است که فرزندانمان قرآنی هستند. ما اصلا وقت این را نداریم که چشم و هم چشمی کنیم و ببینیم که کی مبلش را عوض کرده ما هم عوض کنیم و یا فلان چیز را خریده و ما نداریم برویم و بخریم. هنگامی که فردی درختی را می‌کارد، به آن آب می‌دهد تا ثمره‌اش را ببیند و لذا برای من و پدرشان به ثمر رسیدن دخترانمان و به جایی رسیدن آنها بیش از همه چیز قابل اهمیت است».
درباره آیه‌ و یا سوره‌ای که کوثر به سختی حفظ کرده است می‌پرسم، مادر بیان می‌کند: «سوره مجادله» و درباره آیه‌ای که کوثر بسیار آن را برای دیگران تلاوت می‌کند، عنوان می‌کند: «آیت‌الکرسی است و بخشی از آیات سوره احزاب از «مَا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا» تا چند آیه بعد، البته خاطره‌ تلاوت او از این آیه به دلیل دیدارش با مقام معظم رهبری است».

مهدیه مهدویان با اشاره به اینکه بزرگترین آرزوی من در این دنیا آن زمانی برآورده شد که به دیدار خصوصی با مقام معظم رهبری دعوت شدیم و کوثر این آیات را در آنجا تلاوت کرد.
مادر که بیان این خاطره شیرین همراه با فشردن بغضی در گلویش است، اما بر خود مسلط می‌شود و ادامه می‌دهد: «۲۹ فروردین‌ماه ۹۵ بود که دیدار خصوصی با ایشان داشتیم. آرزوی من بود که ایشان بدانند ما سه دختر حافظ قرآن داریم. هنگامی که پدر کوثر به آقا گفت که کوثر حافظ قرآن است، ایشان از وی خواستند تا آیاتی را تلاوت کند و کوثر نیز بخشی از این آیات را تلاوت کرد و ایشان نیز کوثر را مورد عنایت و توجهشان قرار داد و با احسنت و آفرین گفتن او را مورد لطف خود قرار داد و من هم از ایشان خواستم که اگر می‌شود چفیه‌شان را به ما بدهد که ایشان نیز فرمودند سه چفیه به دختران من اعطا کردند».
از مادرش درباره برنامه آنها برای ورود کوثر در زمینه قرائت و تلاوت قرآن پرسیدم که می‌گوید: «بعد از اینکه کوثر در عرصه ترجمه و مفاهیم قرآن روان شد. سپس به منظور فراگیری دوره‌های تجوید و صوت و لحن برایش استاد خصوصی خواهیم گرفت و حتی حجت‌الاسلام حشمتی نیز در خصوص هماهنگی استادی در زمینه آموزش قرائت قرآن به کوثر، قول‌های مساعدی برای همکاری داده‌اند».
او ادامه می‌دهد: «معتقدم هرکس که بخواهد در زمینه قرائت قرآن ورود پیدا کند، اگر آیات قرآن را حفظ باشد، بهتر می‌تواند به تلاوت قرآن بپردازد».
کوثر که هدیه گرفتن کتاب را دوست دارد، در خصوص نحوه گذراندن اوقات فراغتش می‌گوید: «دوست دارم بیشتر با خواهرانم باشم و با آنها بازی کنم و با آنها صحبت کنم و در کنار آن خواندن کتاب داستان و کشیدن نقاشی را دوست دارم».

او که به همراه استاد سبزعلی و حنانه خلفی برای اجرای برنامه‌ به شهرهای گوناگون کشورمان چون همدان و … رفته است در مسابقاتی چون الحافظون در سال ۹۴ در رشته حفظ ۱۵ جزء شرکت کرده است که رتبه سوم را بدست آورده است و از سوی سازمان‌ها و دستگاه‌های گوناگون چون هلال احمر، حمایت از تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان، آموزش و پرورش و … دعوت شده و به اجرای برنامه برای زندانیان در آمل و در سطح مساجد، مختلف پرداخته است.
حسین شهسواری ادامه می‌دهد: «طی اجرای کوثر در برنامه‌ای که مربوط به آموزش و پرورش بوده است مورد توجه مسئولان این سازمان قرار گرفت به گونه‌ای که قول مساعد برای تحصیل کوثر در مدارس شاهد در سه مقطع دبستان، متوسطه دور اول و دور دوم داده شد».
وی می‌گوید: «همچنین دیدارهایی با آیت‌الله محمدعلی موحدی کرمانی و ضیاءآبادی، حجج‌اسلام کاظم صدیقی، سیدهادی خسروشاهی، ارفع و سایر علمای تهران است».
هنگامی از کوثر درباره بهترین جایزه‌ای که گرفته است، پرسیدم، می‌گوید: «سفر به کربلا بوده است». پدرش ادامه می‌دهد: «برای اجرای برنامه به مسجد امام حسن مجتبی(ع) در چهارراه سیروس رفته بودیم که خیری متقبل شد او را به همراه مادرش که موجبات فراگیری قرآن را برای او مهیا کرده است، به عتبات عالیات بفرستد».
کوثر در خصوص شغل مورد علاقه‌اش در آینده، می‌گوید: «معلمی قرآن را دوست دارم چون خوب است».
از والدین کوثر درباره درخواستشان از مسئولان کشور می‌پرسم که مادر خانواده ادامه می‌دهد: «باید مؤسسات و مکان‌هایی مخصوص آموزش قرآن خردسالان باشد تا آنها مجبور نباشند به جلسات آموزش قرآن آقایان مراجعه کنند و از سوی دیگر هنگامی که به دنبال کلاس حفظ برای نونهالان می‌گردیم مؤسسات می‌گویند فقط حفظ جزء ۳۰ قرآن را داریم و حال آنکه برخی از بچه‌ها هستند که خاص‌ترند و علاقه‌مند به این عرصه هستند و برخی نیز خانوادگی در راه قرآن هستند و لذا به نظر من اگر مؤسسات بیشتری برای آموزش قرآن خردسالان باشد، بهتر است».
از آنها خواستم تا کمی نیز درباره برنامه‌ریزی که برای آینده کوثر دارند، بگویند: «یکی از موضوعاتی که در جلسه ما با معاونت قرآن و عترت مطرح شد، قول مساعد آنها برای حضور کوثر در آزمون اعطا و دریافت مدرک تحصیلی به حافظان قرآن بعد از حدود دوسال و هنگامی که کوثر تثبیت و ترجمه و مفاهیمش را کامل کرد، بود».

پدر کوثر سلامتی تمامی اعضای خانواده چه از لحاظ روحی و چه جسمی را از بزرگترین آثار و برکات ورود قرآن به زندگیش می‌داند.
در پایان از مادر و پدر این حافظ شش ساله قرآن کریم خواستم که به صورت جداگانه توصیه پایانیشان را به مادران و پدرانی که دوست دارند فرزندان قرآنی داشته باشند، بگویند.
مهدیه مهدویان، می‌گوید: «مادران دوست دارند که فرزندانشان بهترین باشند چه از نظر درسی و چه از سایر لحاظ اما می‌خواهم بگویم دوست داشتن تنها کافی نیست، بلکه نیازمند تلاش و وقت گذاشتن برای آن است. تا خود پدر و مادر برای این امر زحمت نکشند فرزندانشان به جایی نخواهند رسید. باید هر دو نفر پدر و مادر بخواهند تا بتوانند به هدفی که می‌خواهند برسند. رسیدن به هدف هر کدام از اعضا و فرزندان خانواده، نیازمند هماهنگی تمامی خانواده، همکاری و زحمت کشیدن جمع برای رسیدن به آن آرزو هدف است».

حسین شهسواری اظهار می‌کند: «بچه‌ها را باید از کودکی کنترل کرد و تربیت کرد تا به صورت هدفمند بزرگ شود و با تلاش پدر و مادر است که فرزندان به آن هدف مد نظر می‌رسند».
توصیه کوثر شهسواری به هم سن‌وسالان، عنوان کرد: «هر چقدر می‌توانند قرآن بخوانند که مایه آرامش آنها است «الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».
این خبرگزاری نیز به نوبه خود ولادت کریمه اهل‌بیت(ع) حضرت معصومه(س) را به تمام دختران سرزمین اسلامیمان که به مانند گوهری در صدف هستند، تبریک می‌گوید.