درونمایههای قرآنی محدود به قطعه زمانی از زندگی بشر نیست، بلکه به تناسب نیازهای جدید، ظرفیتهای خود را سخاوتمندانه در اختیار انسانها میگذارد؛ البته راز بهرهگیری جدید از قرآن، در سؤال کردن از آن و نیازمندی به آن نهفته است.
به گزارش کانون خبرنگاران نبأ وابسته به خبرگزاری ایکنا، قرآن در نظر مسلمانان مجموعهای منسجم، کامل، هدفمند و حکیمانه است که ظرفیت رهبری انسان در همه عرصههای زندگی از ولادت تا وفات را داراست. این کتاب منشوری برای ارتقای زندگی انسانها از سطح جانداری تا مرتبه انسانی و از آنجا تا کمال نهایی او است. توصیفها و گزارشهای این کتاب از هستی و آغاز و انجام آن، بینش انسانها را تکامل میبخشد و آنان را با عرصههایی فراتر از دانش او آشنا میسازد.
زیرا قرآن سخن کسی است که رازهای نهان در آسمانها و زمین را میداند و آنها را در ضمن گفتارش برای انسان بیان میکند. ما مسلمانان دستورهای حکیمانه قرآن را بهعنوان بهترین راهنما و پابرجاترین برنامه میشناسیم: چرا که خداوند میفرماید: «إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ…؛ بهطور قطع این قرآن به بهترین و استوارترین راه هدایت میکند».(اسراء/9)
ظرفیت این کتاب چنان بالا است که درونمایههای آن محدود به قطعه زمانی از زندگی بشر نیست، بلکه قرآن همچون طبیعت است که از میلیونها سال پیش برای تأمین نیازهای انسان و دیگر موجودات زنده آماده شده و به تناسب نیازهای جدید، ظرفیتهای خود را سخاوتمندانه در اختیار آنها میگذارد. همه عناصر و معادن موجود در زمین، قرنها قبل از بهرهبرداری در زمین تعبیه شده بود، بهطوری که ساختههای انسان با تمام پیچیدگی و تنوعی که دارند، از فرآوریهای زمین بهره بردهاند: «أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ کِفَاتًا؛ مگر نه (این است که) زمین را در برگیرنده و کافی ساختیم». قرآن نیز کفایتکننده امور انسان در طول زندگیاش بر سیاره زمین است.
البته راز بهرهگیری جدید از قرآن، در سؤال کردن از آن و نیازمندی به آن نهفته است، همانگونه که در طبیعت، نیاز، به کشف و استخراج میانجامد. حضرت علی(ع) در این زمینه میفرماید: «ذَلِکَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ یَنْطِقُ لَکُمْ؛ اُخْبِرَکُمْ عَنْهُ: اِنَّ فِیهِ عِلْمَ مَا مَضَی وَ عِلْمَ مَا یَأْتِی اِلَی یَومِ الْقِیَامَةِ وَ حُکْمَ مَا بَیْنَکُمْ وَ بَیَانُ مَا اَصْبَحْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ؛ از قرآن بخواهید تا سخن گوید، که هرگز سخن نمیگوید، اما من شما را از معارف آن خبر میدهم، بدانید که در قرآن علم آینده و حدیث روزگاران گذشته است. قرآن شفادهنده دردهای شما و سامان دهنده امور فردی و اجتماعی شما است». (نهج البلاغه، خطبه 158)
عظمت علمی و ظرفیت بالای علمی قرآن بهتنهایی، دلیل مسلمان شدن برخی از اروپائیان شده است؛ دکتر موریس بوکای در کتاب «مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم» دلیل مسلمان شدن خود را همین جنبه قلمداد کرده است: «دقت و صحت پارهای تفصیلات قرآن ـ که فقط در متن اصلی قابل درکند ـ به علت توافقشان با مدرکاتی که میتوان در عصر ما داشت، ولی مردی از عصر محمد(ص) نمیتوانست کمترین ایدهای از آن داشته باشد، مرا تحت تأثیر قرار داد. آنچه موجب جلب توجه کسی که برای اولین بار با چنین متنی روبروست، میشود، فراوانی موضوعهای مطروح است.
بدین شرح: آفرینش، نجوم، شرح پارهای مطالب راجع به زمین، طبقهی حیوان و طبقهی نبات، تولید مثل انسان. در حالی که خطاهای علمی عظیمی در «عهدین» ـ کتابهای یهودیان و مسیحیان ـ وجود دارند، در اینجا اثری از آن خطاها نیافتم. این امر مرا ناگزیر کرد از خود بپرسم: اگر بشری مصنّف قرآن میبود، چطور میتوانسته است در قرن هفتم میلادی، چیزی بنویسد که امروزه با شناختهای دانش نو موافق آید؟»(بوکای، موریس، تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه ذبیح الله دبیر، ص166)
وی در ادامه میافزاید که دانشهای گفتهشده، به دانش بشر در زمان حاضر محدود نیست، بلکه از وجود پدیدههای کشف نشدهی دیگری در قرآن یاد میکند: «من در جستوجوی این نیز بودهام که آیا در قرآن اشاراتی به پدیدههایی که بشر قابلیت درکشان را دارد، لیکن هنوز از سوی دانش نو تأیید نشده است، وجود دارد؟ و فکر میکنم دریافته باشم که قرآن اشاراتی راجع به وجود سیاراتی شبیه زمین در جهان دارد … اگر این بررسی را سی سال پیش شروع کرده بودم، میبایستی واقعیت دیگری را که قرآن اعلام داشته، به آنچه فوقاً در مورد نجوم گفته شد، میافزودم و آن تسخیر فضا است. در آن موقع، در نتیجه آزمایشهای موشک فضاپیما، به نظر رسید شاید روزی بیاید که انسان واجد امکانات مادی لازم برای گریز از حول و حوش زمین شود و به تفحص فضا بپردازد. آنگاه میدانستند آیهای در قرآن وجود دارد که پیشگویی میکند روزی بشر به چنین پیروزی دست خواهد یافت. این پیشگویی اینک تحقق یافته است».(همان، 169)
ظاهراً مراد آقای دکتر بوکای از آیه علمی قرآن درباره امکان خروج از مدار زمین آیه 33 سوره الرحمن است که میفرماید: «یَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانفُذُوا لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍای گروه پریان و آدمیان، اگر میتوانید از مرزهای آسمانها و زمین گذر کنید، پس بگذرید، [اما بدانید که] جز با به دست آوردن قدرتی [برآمده از دانش] نمیتوانید رخنه کنید.»