از قدیم گفتند که سکوت علامت رضایت است اما بارزترین مصداق نقض آن پس از فوت رسول خدا (س) هویدا شد. اولین سکوت باعث شد تا دستهای شیر خدا بسته شود و درب سوخته به پهلوی دختر پیامبر (ص) فرود آید و خانه نشینی و جنگ بر امام علی(ع) تحمیل شود.
این ابن ملجم نبود که فرق امام علی (ع) را شکافت، بلکه این تیزی سکوت مردم بود که بر فرق مولا فرو آمد. این تیرهای سکوت مردم بود که به طرف تابوت جنازه حسن ابن علی (ع) نشانه رفت. در واقع این هجمه سکوت مردم بود که واقعه کربلا را ترسیم و خاندان پیامبر (ص) را به اسارت کشید.
سکوت کارهای زیادی از دستش بر میآید. ائمه معصومین (ع) را مسموم و روانه زندان میکند، جنگها به پا کرده و بیگناهان را به خاک و خون میکشاند. گناه سکوت مردم کمتر از کسی که عمل مجرمانهای را انجام میدهد نیست.
سکوت بوجود آورنده و مروج فساد و نفاق و دهها معضل شیطانی میشود. انسان بیحکمت نماز برپا کرده و روزه میگیرد و بر مصائب اهل بیت (ع) گریه میکند ولی در برابر ظلم و منکر، سکوت اختیار کرده و دعای اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج سر میدهند.
نقل است که شیطان از حضرت موسی (ع) خواست که بین او و خداوند وساطت کرده تا خدا او را ببخشد. خداوند به خاطر پیامبرش پذیرفت که از شیطان بگذرد اما به شرط آنکه بر قبر حضرت آدم سجده کند. شیطان گفت آن زمان که آدم زنده بود من این کار را نکردم حال بیایم و بر قبر او سجده کنم، نه این محال است.
گاهی عملکرد ما انسانها نیز به شیطان شباهت پیدا میکند، چرا که با بیبصیرتی و سکوت اختیار کردن به وجود آوردنده فساد بر روی زمین میشویم و نمیدانیم که قائم برحق با آمدنش اولین کاری که میکند بررسی هجمههای بوجود آورنده ما انسانها است.
تا زمانی که رواج دهنده فحشا و منکر هستیم و توبه نکرده و درصدد اصلاح اعمال اشتباه گذشته بر نیایم دعای ما به جایی نخواهد رسید. ظلم مستکبران در حق مظلومان جهان شکستن سکوت جهانی را می طلبد.